درباره‌‌ی پيش از شناختنش

«پيش از شناختنش» داستاني روان‌شناختي است که با مهارتي مثال‌زدني، خواننده را در دنيايي از شک و ترديد غرق مي‌کند. داستان با معرفي «هن»، زني هنرمند و مبتلا به اختلال دوقطبي، آغاز مي‌شود که به‌تازگي به همراه همسرش، لويد، به خانه‌اي جديد در حومه شهر نقل مکان کرده‌اند. زندگي آن‌ها در ابتدا آرام و معمولي به نظر مي‌رسد، اما با ورود همسايه‌هاي جديد، متيو و ميرا، به صحنه، همه‌چيز تغيير مي‌کند.
در مهماني شام، هن متوجه جامي ورزشي در دفتر کار متيو مي‌شود که شباهت عجيبي به جامي دارد که از صحنه قتل مرد جواني، دو سال پيش ناپديد شده بود. اين کشف، جرقه‌اي در ذهن هن مي‌زند و او را به اين باور مي‌رساند که متيو قاتل است. اما آيا اين فقط توهمي ناشي از بيماري اوست يا هن واقعا چيزي پيدا کرده است؟
در اين ميان، گذشته? پررمزوراز هن نيز آرام‌آرام آشکار مي‌شود. او خاطراتي مبهم و تکه تکه از حادثه‌اي تلخ در کودکي دارد که به‌نظر مي‌رسد با اتفاقات حال حاضر ارتباط دارد. آيا اين خاطرات مي‌توانند کليد حل معماي متيو باشند؟ يا تنها او را بيشتر در اين گرداب از شک و ترديد فرو مي‌برند؟
سوانسون با مهارت، خواننده را در اين ترديد نگه مي‌دارد. او به‌طور ماهرانه‌اي از توصيفات دقيق و جزئيات ظريف براي ايجاد فضايي وهم‌آلود و پرتنش استفاده مي‌کند. ما همراه با هن، در تاريکي‌ها پرسه مي‌زنيم و سعي مي‌کنيم پرده از راز متيو برداريم. اما هر چه بيشتر پيش مي‌رويم، بيشتر در اين باتلاق از شک و ترديد فرو مي‌رويم. آيا متيو واقعا قاتلي سريالي است که در لباس شهروندي عادي پنهان شده است؟ يا هن در حال از دست‌دادن عقل خود است و همه اين‌ها فقط ساخته ذهن آشفته اوست؟
«پيش از شناختنش» داستاني چندلايه است که در روان انسان و مرزهاي باريک بين واقعيت و توهم قدم مي‌زند. سوانسون با قلمي روان و داستاني جذاب، ما را به سفري دروني به اعماق ذهن زني آشفته مي‌برد و ما را با اين سوال اساسي روبه‌رو مي‌کند: آيا مي‌توانيم به حواس خود اعتماد کنيم؟ و اگر نه، پس چگونه مي‌توانيم حقيقت را از دروغ تشخيص دهيم؟

آخرین محصولات مشاهده شده