درباره‌‌ی من و هيولايم

«من و هيولاي من» داستاني درباره‌ي حرف زدن از نگراني‌هاست. اما چطور مي‌‌شود درباره‌ي نگراني‌ها حرف زد؟ اصلا چطور مي‌شود نگراني‌ها را به موجودي ملموس تبديل کرد تا در کلام بگنجد؟ ناديا حسين، نويسنده‌ي کتاب، فکر اينجاي ماجرا را کرده و با کمک ايلا بيلي، تصويرگر خوب کتابش، به نگراني شکل و قيافه داده است. از ديد پسرک داستان، «نگراني» هيولايي بزرگ است که هرجا او مي‌رود به دنبالش مي‌آيد. اين هيولا هميشه بزرگ بوده؛ آن‌قدر بزرگ که قد پسرک فقط به شکم او مي‌رسد! پسرک دوست دارد خوشحال باشد، براي همين دلش مي‌خواهد مادر، پدر و حتي برادرش اين هيولا را از او دور کنند؛ اما تا مي‌خواهد درباره‌ي نگراني‌هايش به آن‌ها بگويد، هيولاي بداخلاق توي کمد، پشت لباس‌هاي روي بند يا زير رختخواب‌ها قايم مي‌شود. واقعا که موقعيت سخت و پيچيده‌اي است! به نظر شما چطور مي‌شود از دست اين هيولا خلاص شد؟

آخرین محصولات مشاهده شده