دربارهی غرق در نور
در طول سالهاي زناشوييمان بهندرت شبي را دور از هم گذرانده بوديم، و من سعي ميکردم به خانواده و صميميت خاصي که بين ما وجود داشت فکر کنم. گر چه شش فرزند در خانه داشتيم (يکيشان در نوزادي در اثر سندروم مرگ ناگهاني نوزادان تلف شده بود)، بعضي وقتها ناراحت بوديم از اينکه تنهاشان بگذاريم. حتي شبهي تفريحمان را ممکن بود در خانه بمانيم و بگذاريم بچهها برنامه آن شبمان را تنظيم کنند. گاهي برايمان شام تهيه ميديدند و در اطاق نشيمن، شمع روشن ميکردند و آتش شومينه را زنده نگاه ميداشتند. معمولاً موسيقي مناسبي هم برايمان ميگذاشتند. البته شايد اگر خودمان بوديم موسيقي ديگري انتخاب ميکرديم، اما با اين حال عالي بود. ياد شبي افتادم که روي ميز کوتاهي که آن را تزيين کرده بودند، غذاي چيني به ما دادند و بالشهاي بزرگ آوردند که رويش بنشينيم، چراغها را کم نور کردند، به ما شببهخير گفتند و خندهکنان دويدند و از پلهها بالا رفتند. مثل اين بود که من و جو يک قسمت از بهشت را روي زمين پيدا کرده باشيم.
كد كالا | 117 |
ابعاد كتاب | 14 × 21 |
قطع كتاب | رقعي |
تاريخ چاپ اول | 1396 |
انتشارات | انتشارات جيحون |
زبانها | فارسي |
نويسنده | بتي جي ايدي |
مترجم | زهره زاهدي |
تعداد صفحات | 116 |
نوع جلد | شوميز |
تاكنون نظري ثبت نشده است.