دربارهی نيمهي غايب
نيمه غايب کتابي از حسين سناپور است. اين کتاب در سال ???? برنده? اولين دوره جايزه? مهرگان ادب به عنوان بهترين رمان سال و در سال ???? برنده جايزه يلدا شده است.
نيمه غايب درباره نسلي ست که در آغاز دوران جديد کشور، سال هاي بعد از جنگ، دانشجويند. جهان را دارند تازه تازه کشف مي کنند، عاشق مي شوند، سياست مي ورزند، درس مي خوانند و زندگي مي کنند. سال هايي که اختلاف پدران و پسران کمکم عيان مي شود و پسري مي تواند بيخيال خانواده شود و تنها زندگي کند. سال هايي که دخترها مي توانند طغيان کنند و از عشق شان يا علايق شان حرف بزنند. نگراني و اضطراب روح عمومي نهفته در داستان است. نگراني و افکار درهم ذهن از آدم ها و فضاي داستان جدا نيست.شايد تنها صحنه اي که کمي اميد به دل راه مي دهد زمانيست که"حالا تن بي گوشت بيژن و زين سفت موتور با تن او يکي شده و روي خيابان ناپيدا، شيئي است سخت که در زمان سيلان مي کند و پيش مي رود و همه چيز را پشت سر مي گذارد و نمي گذارد ساختمان هاي شيشه اي و آجري، روشن و تاريک، با ماشين ها و عابران، باقي بمانند. فقط نسيم است که همراه آن ها مي آيد. بيژن حرف مي زند و نواري بي قطع از چهره ها و اتفاقات را پشت هم رديف مي کند؛ کساني که درست با اوتا نکرده اند و اتفاقاتي که در آن ها حقي از او ضايع شده است. تا نواري مي خواهد به آخر برسد فرح چانه اش را از پشت او بر مي دارد و با سئوالي تازه، سر نوار ديگري را به دست او مي دهد و دوباره چانه به کتف او مي گذارد و چشم به اشک افتاده اش از باد سرد را مي بندد و دوباره باز مي کند تا مبادا نسيم غيبش بزند."
رمان نيمه ي غايب، در سويه اي واقع گرايانه، روايت کنش هاي دروني و بيروني شخصيت هاي سرگشته اي است که در پي هويتي نامعلوم درنوسان اند. اثري با روايت هاي پازل وار و راوي هاي متعدد که در کنار هم دنياي داستان را کامل مي سازند. نويسنده احساس نيرومند خود را نسبت به واقعيت محض وملموس کنار مي گذارد و در اساس واقعيت نظام اجتماعي و ضرورت دگرانديشي و تحول را به خواننده عرضه مي کند
تاكنون نظري ثبت نشده است.