درباره‌‌ی بچه‌هاي سبز

در قرن هفدهم ، ويليام ديويسون ، گياه شناس اسکاتلندي که پزشک خصوصي پادشاه لهستان جان دوم کازيمير شد ، در يک سفر طولاني بين ليتواني و اوکراين به دنبال اين پادشاه رفت. وي که ذهني علمي دارد و ناظري دقيق وتيز است ، شرايط سخت آب و هوايي در مرزهاي لهستان و آداب و رسوم محلي آن منطقه را مطالعه مي کند. يک روز ، در هنگام توقف ، سربازان پادشاه دو کودک را اسير مي کنند. اين دو کوچولو هيکل و اندامي غيرمعمولي دارند: علاوه بر ظاهر ضعيفي که اين دو بچه دارند ، پوست و موهاي آنها کمي سبز است ... اولگا توکارچوک، غريبه اي گرفتار در تلاطم تاريخ ، اروپا را از طريق صداي روايتگر خود ، ، زير سوال مي برد. همواره ديگري به عنوان يک خطر بالقوه درک شده است. ديگري هميشه ترسناک است. اما ما در مورد همسايگان خود ، به ويژه کساني که در حاشيه ي جهاني که به ما نزديک است زندگي مي کنيم ، چه مي دانيم؟ آيا مفهوم مرکز و پيرامون براي همه يکسان است؟ امروز چطور؟ مشاهدات ويليام ديويسون ، به عنوان يک اروپايي که از لهستان درگير جنگ بسيار فاصله دارد همچنان مربوط به وقايع امروزه در جهان است. آدم هايي که رنگ چشم و پوستشان فرق مي کند ... کتاب بچه هاي سبز انعکاسي ظريف و خالي از شوخ طبعي در مورد درک ديگري و رد ناشناخته ها است. کتاب بچه هاي سبز را کاوه ميرعباسي ترجمه کرده و نشر چشمه آن را منتشر کرده است.

آخرین محصولات مشاهده شده