درباره‌‌ی دفترچه ممنوع

مي خواستم تنها باشم تا بتوانم چيز بنويسم ولي هر کس در يک خانواده بخواهد تنها باشد گناهکار است. مي خوام حقيقت را اعتراف کنم، بگويم از لحظه اي که گوئيدو از من تقاضا کرد با او به ونيز بروم تصميم گرفتم دعوتش را قبول کنم. ولي هرگز جرأت نکردم حتي در اين دفترچه هم به آن اعتراف کنم، چون در اين صورت بايد قبول مي کردم که با همه سعي و کوشش که بيست سال است براي فراموش کردن خود کرده ام موفق نشده ام. همه چيز موقعي شروع شد که اين دفترچه براق يا سياه را که شباهت بچه زالو دارد در زير پالتويم گذاشتم و به خانه آوردم در حقيقت ...

آخرین محصولات مشاهده شده