رمان قصه گو، رماني است که نويسنده ي شهير پرويي و برنده ي جايزه ي نوبل ادبيات، ماريو بارگاس يوسا، آن را به رشته ي تحرير درآورده است. در اين رمان، نويسنده اي پرويي در يک گالري کوچک در شهر فلورانس، به عکسي از يک رمان قصه گوي قبيله اي در دل جنگل هاي آمازون برمي خورد. پس از ديدن اين عکس، حسي عجيب به او مي گويد که اين مرد را مي شناسد و رمان قصه گوي درون عکس، نه تنها يکي از بوميان آمازون نيست بلکه دوست قديمي او در مدرسه، سال زوراتاس است. همزمان با گذر خاطراتي از زوراتاس در ذهن نويسنده، او شروع به تصور کردن چگونگي تغيير و تحول زوراتاس از انساني مدرن به عضو شدن در قبيله ي بدوي ماچيگوئنگا مي کند. بارگاس يوسا با آميزش رازهايي درباره ي هويت، داستان سرايي و حقيقت، موفق به خلق داستاني مسحورکننده شده است که به سفر مردي از دنياي مدرن به ريشه هاي انساني و يافتن معناي حقيقي زندگي مي پردازد.