کتاب خون خورده داستان از دست دادن و گم شدن است. داستان فراموش شدن برادران.داستان پنج برادر که هرکدام در شهري گم شده اند. مشهد،تهران،بيروت و آبادان شهرهايي هستند که در ابتدا از شنيدن نام هايشان ممکن است در ذهنتان پراکندکي مرور شود،اما زماني اين پراکندگي برايتان اوج زيبايي ميشود که متوجه شويد تمام آن چيزهايي که در کتاب وجود دارد بسيار دقيق و حساب شده مهندسي شده است.روابط،مکانها،رخدادها و هرچيزي.اين کتاب رماني منسجم و قوي با جزئياتي دقيق است. داستان متلاشي شدن برادران سوخته اي که سرنوشتي عجيب و مهيب براي شان رقم مي خورد و جسم هر کدام روايتي تلخ را پشت سر مي گذارد. اين کتاب تنها ماجراي برادران سوخته نيست. قصه ي ارواح و انسان هايي است که پيرامون زندگي چند برادر پرسه مي زدند. با بررسي آثار پيشين اين نويسنده متوجه اين مساله ميشويم که او پيچيدگي هاي لازم براي داستانش را هميشه حفظ ميکند و براي ساده فهمي هيچ گاه مخاطب را در فهميدن اين پيچيدگي ها ،ضعيف فرض نميکند.و براي همين است که آثار اين نويسنده و به طور مشخص رمان خون خوره از پرفروش هاي رمان هاي ايراني هستد.رمان خون خورده به نوعي ادامه ي دو اثر قبلي نويسنده تحت عناوين «به گزارش هواشناسي فردا اين خورشيد لعنتي» و «سرخ سفيد» محسوب مي شود. اما اين قصه نه گذشته را تکرار مي کند و نه دنيايي آنچنان متفاوت دارد که مخاطب فاصله بگيرد. و بدون شک يکي از جدي ترين و بهترين رمان هاي فارسي سال هاي گذشته محسوب مي شود.