دربارهی محشر صغرا
"محشر صغرا" به قلم "تادئوش کونويتسکي"، تصويري پادآرمانشهري از لهستان پيش از دوره ي دموکراسي در حدود سال 1979 را به دست مي دهد که توسط يک نويسنده ي مخالف که از دوران اوج خودش فاصله گرفته، روايت مي شود. او نوشتن را رها نموده بود چرا که اعتقاد داشت، نوشتن در بحبوحه ي آشوب هاي ناپايدار شهر و کشورش، بي هدف بوده و خدمتي به مردم ارائه نمي کند. آيا او نهايتا به عنوان آخرين اقدام اعتراضي عليه اين ساختار نامتناسب قدرت، دست به خودسوزي خواهد زد و تا ابد در جنبش کوبنده ي خود باقي خواهد ماند؟ "محشر صغرا" بيش از اين که پاسخ به اين سوال باشد، درباره ماهيت عمل اعتراضي است. به اين معني که آيا حرکت معترضانه علي الخصوص در شکل هنري آن و از طريق کلمات، آيا داراي قدرتي هست و اگر هست چطور و در چه راهي مي توان از آن استفاده کرد.
همچون ديگر آثار "تادئوش کونويتسکي"، طرح داستان در مسيري پر پيچ و خم باز شده و کل وقايع داستان "محشر صغرا" طي يک روز در ورشو اتفاق مي افتد. "تادئوش کونويتسکي" در نثر خود شتاب نمي ورزد و بدين ترتيب به خواننده فرصت مي دهد تا خود را با فضاي داستان وفق دهد. قهرمان داستان بعد از پذيرفتن ماموريت خودسوزي، باقي روز را در خيابان هاي ورشو پرسه مي زند و از تعقيب هاي پليس مخفي و گرفتار شدن در دام عشق، شکنجه مي شود. خواننده نيز در کنار اين کاراکتر، اثرات ايدئولوژي و بروکراسي هايي که تا مرز جنون پيش رفته اند را تجربه مي کند و به نزاع انسان براي بقا در برابر فنا شدن در راه هدفي بزرگ تر را به نظاره مي نشيند.
كد كالا | 87165 |
قطع كتاب | رقعي |
تاريخ چاپ | 1399 |
زبانها | فارسي |
انتشارات | ثالث |
ابعاد كتاب | 22 × 15 |
نويسنده | تادئوش كونويتسكي |
مترجم | فروغ پورياوري |
تعداد صفحات | 319 |
نوع جلد | گالينگور |
تاكنون نظري ثبت نشده است.