دربارهی بچه ابر
کتابهايي داريم که کودک ميخواند (يا برايش ميخوانند) و کتابهايي که کودک با آنها زندگي ميکند. اين کتاب به گمانم از دسته دوم است. پيشنهادم اين است: پس از اينکه فرزندتان کتاب را خواند يا برايش خوانديد، يک روز نيمهابري برويد بيرون با هم ابر تماشا کنيد. اين داستان در باره بچه ابري است که تک و تنها در دل آسمان زندگي ميکند، تا اينکه روزي اتفاقي ميافتد که او را از تنهايي درميآورد. (کتاب را بخوان تا ببيني چه اتفاقي!) کتاب را که تمام کردي، برگرد به اين صفحه و بقيه را بخوان. منتظر يک روز ابري، يا بهتر از آن يک روز نيمهابري شو. برو بيرون و ابرها را تماشا کن. چه ميبيني؟ يادت باشد تنها ابرها نيستند که هزار و يک شکل هستند. به گودال آب کنار خيابان نگاه کن و به بازي نور در آن، به موهاي مردم، به شاخ و برگ درختها . آي چه کيفي دارد پيدا کردن چيزهاي بزرگ و کوچک، و چه کيفي دارد ساختن چيزهاي بزرگ و کوچک. برو ببينم چه ميکني بچه ابر! و...
كد كالا | 89736 |
گروه سني | كودك |
قطع كتاب | خشتي |
زبانها | فارسي |
انتشارات | ديبايه |
نويسنده | رد مانتيخو |
مترجم | پژمان حبيبي |
تعداد صفحات | 30 |
نوع جلد | گالينگور |
تاكنون نظري ثبت نشده است.