يکي از فراموش نشدني ترين شخصيت هاي ادبيات معاصر، ايليش ليسي، در شهري کوچک در ايرلند بزرگ شده است. او که اکنون بالغ شده است تلاش ميکند که شغلي براي خود دست و پا کند اما مانند هر جوان ديگري در آن شهر، موفق نميشود. از اين روي با واسطه گري خواهرش، کشيشي ايرلندي اهل بروکلين به او پيشنهاد ميدهد که تحت حمايت او به بروکلين در آمريکا برود. اليس براي رفتن مصمم ميشود در حالي که مي بايست مادر مريض و خواهرش را تنها بگذارد. ايليش در فروشگاهي کار پيدا ميکند و در حالي که اصلا انتظار آن را ندارد عاشق ميشود. توني که خانواده ايتاليايي خود را بيش از هر چيز ديگري دوست دارد، موفق ميشود دل ايليش را با شکيبايي و محبت بدست آورد اما هنگامي که ايليش تازه به عشق خود نسبت به توني پي ميبرد، اخبار ويرانگري از ايرلند ميرسد که آينده او را تهديد ميکند. داستان بروکلين که در سالهاي پس از جنگ جهاني دوم اتفاق مي افتد توسط کالم توبين نوشته شده است.کالم توبين از نوابغ دست به قلم معاصر محسوب ميشود.توبين از آن نويسنده هايي به حساب مي آيد که علاوه بر رمان داستان کوتاه ، مقاله و نمايشنامه هم مي نويسد. و علاوه بر اين ها شاعر و منتقد هم محسوب ميشود.در سال 2010 روزنامه ي آبزرور نام او را در فهرست300 روشنفکر تراز اول بريتانيايي گنجاند و اين به رغم ايرلندي بودن آقاي توبين بود. علاوه بر اين در سال 2015 بر اساس رمان بروکلين فيلمي به همين نام توسط جان کرولي در سبک درام ساخته شد که فيلم نيز به موفقيت خوبي دست پيدا کرد و نامزد اسکار همان سال نيز شد.