دربارهی داماهي
داماهي چهارمين رمان مهدي افروزمنش است. او که با نوشتن داستانهايي از جنوب شهر تهران و توصيف فضاها و شخصيتهاي خاص و کمتر ديده شده در ادبيات ما نام خود را بر سر زبانها انداخت، در رمان تازهاش به سراغ تجربهاي نو رفته است؛ قصهاي از دل درياهاي جنوب. داماهي داستان پليسي است که ناخواسته درگير پروندهي قتلي رازآلود ميشود. دريا جنازهي سوختهاي را پس ميدهد که قابل شناسايي نيست، اما يک نفر خالکوبي روي تنش را تشخيص ميدهد. اين شروع ماجراي دلهرهآور و مهيجي است در جزيرهاي داغ و تبدار که مردمش هر روز با خوف و رجاء قايق به آب مياندازند. بوميان آموختهي آباند و خصم يا مهر دريا را از رنگ و بوي هوا و آنچه موجها به ساحل پس ميآورند احساس ميکنند. فرزند دريا، داماهي را احترام ميکنند و اگر نياز باشد برايش قرباني ميدهند. حالا غريبهاي پيدا شده که ميخواهد جسد موجآورده را بررسي کند. سروان يونس ترانه، که به خاطر لجبازي و تمرد از دستورات مافوقش از تهران به اين جزيره تبعيد شده، در تلاش است تا با حل معماي اين پرونده به جنگ با عقايد خرافي و باورهاي عجيب مردم برود و قاتل واقعي را دستگير کند.
كد كالا | 108665 |
تاريخ چاپ اول | 1403 |
انتشارات | چشمه |
قطع كتاب | رقعي |
ابعاد كتاب | 21 × 14 |
زبانها | فارسي |
نويسنده | مهدي افروزمنش |
تعداد صفحات | 1403 |
نوع جلد | شوميز |
تاكنون نظري ثبت نشده است.