دربارهی فراموشي
مجموعه داستان «ياد نئون بخير»، با نگاهي خلاق و بديع، بريده هاي غم انگيزي از زندگي و تک افتادگي انسان مدرن در جامعه ي پيرامونش را روايت مي کند. نويسنده در اين داستان ها جهاني تراژيک و در عين حال درخشان را خلق کرده که آکنده از غم و ترس، تنهايي، کابوس و بدبيني است. والاس به مدد نبوغ و استعداد شگفت انگيز خود، با طنزي بي رحمانه، چيرگي ذهن بر افعال انسان را نشان مي دهد و ما در اين مجموعه با شخصيت هايي آشنا مي کند که در دنياي پوچ اطراف خود نتوانسته اند ايده آل هايشان را تحقق ببخشند، در نتيجه ميل به نابودي در آن ها زياد است. انسان هايي که اسير معادلات پوچ و بي روح جامعه و مناسبت هاي ساختگي و گاها مضحک انساني شده اند و از متحول کردن زندگي روزمره ي خود عاجزند. عشق، ثروت، هوش، آگاهي، قدرت و در نهايت هيچ معجزه اي زندگي روزمره را براي آن ها قابل تحمل نکرده جوري که محکوم اند که تا پايان رنج بکشند.
داستان هاي اين مجموعه مشابه شيوه اي که بورخس در آثارش استفاده کرده از زبان راوياني شرح داده مي شوند که آگاهي کاملي از اتفاقات درون داستان ندارند. آن ها روايتي را بيان مي کنند که از طريق رسانه و منبع ديگري شنيده اند و همان طور که نويسنده در کتاب شرح مي دهد: «انگار ما آدم ها هميشه فقط از همين سوراخ کليد است که دنياي يکديگر را مي بينيم.» بيننده ي وقايع از شکاف کليد بودهاند.
داستان هاي اين مجموعه مشابه شيوه اي که بورخس در آثارش استفاده کرده از زبان راوياني شرح داده مي شوند که آگاهي کاملي از اتفاقات درون داستان ندارند. آن ها روايتي را بيان مي کنند که از طريق رسانه و منبع ديگري شنيده اند و همان طور که نويسنده در کتاب شرح مي دهد: «انگار ما آدم ها هميشه فقط از همين سوراخ کليد است که دنياي يکديگر را مي بينيم.» بيننده ي وقايع از شکاف کليد بودهاند.
تاكنون نظري ثبت نشده است.