درباره‌‌ی مامور z و پنگوئني از مريخ 3

سايدباتم در را روي پليس بست و داد کشيد: «امکان نداره! توي اين خونه پنج تا بچه هست و من سلاح اتمي هم دارم!» همان وقت فهميدم براي اولين بار در عمرم، قرار است در دنياي واقعي اتفاق هايي بيفتد که حتي از ماجراهاي مأمور Z هم هيجان انگيزتر است.

آخرین محصولات مشاهده شده