درباره‌‌ی 1 فاجعه‌ي تمام عيار (پني قشرق 2)

ماجرا با حرف هاي آقاي شومان، مدير مدرسه مان، شروع شد. آقاي شومان هميشه حرف هاي تکراري مي زند، حرف هايي مثل اين ها: «اين هزارمين باره که بهت مي گم پنلوپه جونز! مي شه برعکس نشيني و لطف کني مثل آدم باسنت رو بذاري روي صندلي و پاهات رو روي زمين؟» اما اين بار آقاي شومان يک حرف تازه زد. گفت مي توانيم دسته جمعي براي کلاسمان يک حيوان خانگي انتخاب کنيم و آخر هر هفته يکي از ما به نوبت بايد ازش مراقبت کند تا مسئوليت پذيري را ياد بگيريم. به نظرش خوکچه ي هندي بهترين گزينه بود.

آخرین محصولات مشاهده شده