اريک-امانوئل اشميت ، يکي از محبوب ترين و مشهور ترين نويسندگان اروپا است. او بهتر از هر کس ديگري خواننده را مجذوب سبک روح انگيز ، شناور و داستان هاي افسونگرانه خود مي کند که بدون دردسر از روزمرگي به خارق العادگي مي روند. هشت داستان در اين مجموعه تحت عنوان کتاب يک روز قشنگ باراني ، اولين داستان وي که به زبان انگليسي منتشر شد ، نشان دهنده بهترين نويسندگي و خيالي ترين داستان هاي او است: از داستان عشق بين بالتازار ، نويسنده ثروتمند و موفق ، و اودت ، صندوقدار يک سوپرمارکت ، تا داستان يک شاهزاده خانم پابرهنه ؛ از داستان تکان دهنده گروهي از زندانيان زن در يک گولاگ شوروي گرفته تا پرتره سرگرم کننده يک کمال گراي چند ساله ناراضي. در اينجا هشت افسانه معاصر آورده شده است ، جمع شده توسط بازيگران شخصيت هاي عجيب و موثر ، درباره افراد در جستجوي خوشبختي. در پشت هر داستان يک حقيقت ساده ، اگرچه گريزناپذير است ، نهفته است: خوشبختي اغلب در جلوي چشمان ما قرار دارد ، هرچند که ممکن است غالبا نسبت به آن کور باشيم. يک روز قشنگ باراني ، داستاني کوتاه که عنوان خود را به اين مجموعه مي بخشد ، در واقع جابجايي فيلمنامه فيلمي است که اشميت کارگرداني کرده است (با کاترين فروت و آلبرت دوپونتل) 1. اين فيلم در 7 فوريه 2007 اکران شد.