برتولت برشت در يکي از ادوار درخشان و درعين‌حال منحطّ آلمان زندگي کرد و تلاش نمود در اين ميان مسيري را برگزيند که هم زندگي خود و هم سرنوشت تئاتر را نجات دهد. تعجب‌آور آنکه نهايتا نجات زندگي شخصي‌اش کاري بس دشوارتر از نجات سرنوشت تئاتر از آب در آمد. کتاب حاضر قدم اوّلي است براي آشنايي با زندگي جواني خوشگذران که به يک انقلابي تمام‌عيار تبديل شد، براي فرار از نازيسم جلاي وطن کرد و از آمريکاي دچار تب جنگ سرد و سينماي هاليوودي‌اش گريخت تا نهايتا در آلمان شرقي و تحت سانسور استاليني چشم از جهان فروبندد. نجات تئاتر به نظر آسان‌تر بود: براي برشت کافي بود تا از احساس‌گرايي دروغين و اخلاق‌گرايي جعلي فاصله بگيرد تا با خلق آثار پرشمار و شگفت‌انگيز، به نامي ماندگار در حوزه? تئاتر تبديل شود.