کميک ايليا، داستان نوجواني به نام اميرعلي است که با همراهي گروهي از دوستانش با ويژگي‌هاي مختلف، پا در مسيري مي‌گذارد که حوادث مختلفي در انتظار آن‌هاست. هرکدام داراي ويژگي‌هاي متفاوت و استعدادهاي متمايزي هستند که نتيجه آن، ماجراهاي متفاوتي در طول داستان است. در طي داستان با توجه به استعدادها و تلاش‌هايشان، از منبع ماوراءالطبيعه قدرت‌هايي دريافت مي‌کنند تا در مقابل نيروهاي تاريکي که براي نابودي بشر با هم متحد شده‌اند، بايستند. نيروهاي پليدي که تحت سرپرستي «قائن» و در تشکيلات عظيمي که از ابتداي تاريخ وجود داشته، در سراسر کره زمين ظلم و تاريکي را گسترش مي‌دهند. راهنماي آنان در اين نبرد، پيري است که از هزاران سال قبل وظيفه هدايت نيروهاي مبارز را بر عهده دارد. اکنون اين ايلياست که با فداکاري خود براي مبارزه در مقابل ظلم برگزيده ‌شده است.