"نيچه درآمدي به فهم فلسفه" اثري است به قلم "کارل ياسپرس" که خواندن آن يک قدم جدي در درک فلسفه ي نيچه به حساب مي آيد. اين کتاب تحليل فلسفه ي يک فيلسوف (نيچه) توسط فيلسوفي ديگر( "کارل ياسپرس" ، يکي از بنيانگذاران فلسفه ي اگزيستانسياليسم) است. "نيچه درآمدي به فهم فلسفه" مطالب منتشر شده از نيچه ، قطعات منتشر نشده و نامه ها را پوشش مي دهد. در اين اثر ، "کارل ياسپرس" پيوند نيچه به عنوان يک انسان را با نيچه به عنوان يک فيلسوف آشکار مي کند. "کارل ياسپرس" از مکاتبات نيچه با پيتر گاست موسيقيدان ، فرانتس اوربک متخصص الهيات ، اروين رود کلاسيسيست ، مادرش ، خواهرش و ديگران ، پرتره اي ارائه مي کند از يک فرد تنها ، تا حدودي کمرو ، وصله ي ناجور جامعه و در عين حال فوق العاده مودب و بيش از همه فردي که جانش بسته ي ايده ي گيراي وظيفه ي خود يعني ارزيابي مجدد همه ارزش ها مي باشد. از نظر "کارل ياسپرس"، خلوص نيچه، تابعي از اهميتي بود که نيچه به وظيفه خود در ارزيابي مجدد ارزش ها قائل بود و همچنين نتيجه ي اينکه معاصرانش نمي توانستند با او همراه شوند. چرا که آن ها براي موفقيت در دنيا بايد همچنين به اخلاق ، مسيحيت و ايده ي آلمان ، ازدواج ، صحت سياسي ، داشتن دوستان مناسب و داشتن ديدگاه هاي درست، حتي اگر همه اين عقايد بر اساس ارزش هاي نادرست باشد، پايبند مي بودند. برخي مي توانستند ايستادگي نيچه را در برابر اين ارزشهاي غلط تماشا کنند. اما به تماشا نشستن او براي از بين بردن حرفه اش، نمايشي دردناک بود. حتي اگر برخي مي توانستند تماشا کنند ، هيچ کس نمي توانست با او همراه شود. او مجبور شد آن راه را به تنهايي برود. شايد دوستاني که از دور نظاره مي کردند حق داشتند. وقتي نيچه در سال 1889 فروپاشيد ، او اصلا فرد مهمي نبود و بسياري از دوستانش شخص مهمي به حساب مي آمدند. همانطور که "کارل ياسپرس" بازگو مي کند ، نيچه خودش کتاب هاي خود را منتشر مي کرد و هيچ خواننده اي هم در کار نبود. وي در ميان پناهندگان بازل پذيرفته شد و از دسترسي به هرگونه خدمات خاص يا درماني محروم شد. اکنون ورق ها برگشته است، زيرا بسياري از افرادي که در زمان نيچه فرد مهمي بودند اکنون فقط به واسطه ي ارتباط با او شناخته مي شوند.