دربارهی سفر دريايي (يك داستان عاشقانه)
قسمت هايي از کتاب سفر دريايي (لذت متن)
شگفت زده شدم که تريبل درباره آن بالا چقدر اطلاعات داشت. او، که از اتفاقاتي که اين پايين برايش مي افتاد چنان آشفته بود، هنگام تشخيص صورت هاي فلکي کاملا هوشيار به نظر مي رسيد. گفت: «قبلا صليب جنوبي را چيزي بسيار عظيم تصور مي کردم، طوري که وقتي معلمم آن را به من نشان داد، نااميد شدم. اين ستاره ها، که در کنار هم صليبي را تشکيل مي دهند، بدون شک براي تمام اشغالگران و مهاجمان بسيار هيجان انگيز و بي نظير بوده اند. نماد پيروزي اي که در پيش داشتند و مسير کشتي شان براساس آن تعيين شده بود.» بارچ گفت: «اوه! بله. اين صورت فلکي براي کشتي ها و ناخداها نوعي علامت و نشانه و تعيين کننده مسير شده بود و احتمالا در تصوراتشان از آسمان بر آن ها مي تابيده و ما همچنان توهم اين درخشش تخيلي را داريم.» تريبل گفت: «به تدريج در حال رفتن است و به زودي از ميدان ديد ما خارج مي شود، اما وقتي دوباره در خانه و در شمال باشيم، دلم براي اين ستاره ها تنگ خواهد شد.» من گفتم: «چرا؟ در کشور ما هم آسمان پر از ستاره است، البته اگر واقعا به بالا نگاه کنيم.»
كد كالا | 100993 |
قطع كتاب | رقعي |
ابعاد كتاب | 21 × 14 |
زبانها | فارسي |
انتشارات | افق |
تاريخ چاپ اول | 1402 |
نويسنده | آنا زگرس |
مترجم | مهشيد ميرمعزي |
تعداد صفحات | 160 |
نوع جلد | شوميز |
تاكنون نظري ثبت نشده است.