مهمترين مرجع در زمينه نوآوري و رشد، کتابي راهگشا را ارائه مي دهد که هر شرکتي به آن نياز دارد تا نوآوري را از يک بازي شانسي به مسئله اي قطعي تبديل کند که در آن محصولات و خدماتي را توسعه دهند که مشتريان نه تنها مايل به خريد هستند، بلکه مايلند قيمت هاي بالاتري نيز براي آن بپردازند. چگونه شرکت ها مي دانند چگونه رشد کنند؟ چگونه مي توانند محصولاتي را توليد کنند که مطمئن باشند مشتريان مايل به خريد آن هستند؟ آيا نوآوري مي تواند چيزي بيش از يک بازي باشد؟ کلايتون کريستنسن، استاد مدرسه بازرگاني هاروارد، پاسخ اين سوال را دارد. يک نسل پيش، کريستنسن با نظريه ي پيشگامانه ي خود در مورد نوآوري مخرب، تجارت را متحول کرد. اکنون، او فراتر مي رود و بينش هاي قدرتمند جديدي ارائه مي دهد. پس از سال‌ها تحقيق، کريستنسن و همکارانش به يک نتيجه مهم رسيده‌اند: اصل قديمي ما - اينکه درک مشتري هسته ي اصلي نوآوري است - اشتباه است. مشتريان محصولات يا خدمات را نمي خرند. آنها را براي انجام يک کار "استخدام" مي کنند. او استدلال مي کند که درک مشتريان باعث موفقيت نوآوري نمي شود. بلکه درک کار مشتري اين کار را انجام مي دهد. رويکرد «نظريه کار ها» را مي‌توان در برخي از معتبرترين شرکت‌ها و استارت‌آپ‌هاي جهان با رشد سريع ، از جمله آمازون، Intuit، Uber، Airbnb، و ... مشاهده کرد. اما اين کتاب در مورد تجليل از اين موفقيت ها نيست - بلکه در مورد پيش بيني موفقيت هاي جديد است. کريستنسن، هال، ديلون و دانکن معتقدند که با درک اينکه چه چيزي باعث مي‌شود مشتريان يک محصول يا خدمات را «استخدام» کنند، هر کسب‌وکاري مي‌تواند سابقه نوآوري خود را بهبود بخشد و محصولاتي را ايجاد کند که مشتريان نه تنها بخواهند استخدام کنند، بلکه حق بيمه را نيز بپردازند. نظريه کارها اميد جديدي را براي رشد به شرکت‌هايي ارائه مي‌کند که از تلاش‌هايشان نااميد شده‌اند.