اين کتاب به نقش تربيت والدين بر رشد رواني و عاطفي کودکان مي‌پردازد. نويسنده باور دارد والدين بايد بدانند تصميم‌ها و انتخاب‌هايشان در زمينه پرورش فرزند و روش‌هاي ارتباطي با او چه تاثيراتي بر مغز کودکشان مي‌گذارد و چگونه مي‌توانند مانع عذاب‌هاي ذهني او شوند. ساندرلند مي‌گويد روابط والدين و فرزند نه فقط ذهن، که مغز کودک را نيز تغيير مي‌دهد و اين يعني روش‌هاي ارتباطي ما با فرزندمان تاثيرات منفي يا مثبت بنياديني بر سلامت جسم و روان آن‌ها در بزرگسالي دارد، از مهارت تصميم‌گيري در شرايط دشوار و احتمال ابتلا به اضطراب و افسردگي گرفته تا امکان موفقيت در کار و روابط اجتماعي در آينده. کتاب با استفاده از تحقيقات روانشناسي و زيست‌شناسي، تاثيرات مهمي مانند نقش محبت، مراقبت و بازي در شکل‌گيري شخصيت کودک از دوران بارداري تا نوجواني را بررسي مي‌کند. ساندرلند به اهميت سلامت رواني والدين در تربيت فرزندان اشاره مي‌کند و توصيه‌هايي براي تربيت حساس به نيازهاي عاطفي کودکان ارائه مي‌دهد. مطالب کتاب مباحثي مانند خواب، مشکلات رفتاري،‌ تاثيرات تغذيه و... را شامل مي‌شود.