درباره‌‌ی خاطرات يك ابله سياسي (زندگي عادي در بلگراد)

برساختن يک تصوير کلي از يک قوم يا يک کشور و سرزمين، آن‌هم فقط با نظر به سياست‌هاي حاکمانشان، همواره ما را به مسير اشتباه رهنمون مي‌کند. تفاوتي هم ندارد همراه فاتحان باشيم يا شکست‌خوردگان، مواجهه‌اي اين‌چنين از اساس غلط است. ماجراهاي شبه‌جزيره‌ي بالکان و اقوام گونه‌گونش در همين قرن بيستم، شاهدي بر همين مدعايند. از کشتار صرب‌ها به‌دست رژيم اوستاشه‌ي کروات در جنگ جهاني دوم تا کشتار کروات‌ها و بوسنيايي‌ها، آلبانيايي‌ها و ... به دست صرب‌ها در طول دهه‌ي 1990، آن چيزي که عيان است، جنايتکاران جنگي حاکمانند و نه مردم کروات يا صرب يا ... . اسلوبودان ميلوشويچ صرب با لقب مثالي قصاب بالکان، زاده‌ي 1941 بود، همان سالي که آنته پاوليچ کروات به قدرت رسيد و چندصد هزار صرب را به فجيع‌ترين وضع قتل‌عام کرد! مردم کروات مقصرند يا مردم صرب؟ هيچ‌کدام! تقصير به گردن فاشيسم است و همان‌طور که جيسن استنلي مي‌نويسد: «ملي‌گرايي، جان فاشيسم است.» زندگي زير سايه‌ي فاشيسم براي مردم عادي، در جناح غالب و مغلوب، همواره سرشار از ترس و اضطراب و ويراني‌ست. کتاب «خاطرات يک ابله سياسي؛ زندگي عادي در بلگراد» يادداشت‌هاي روزانه‌ي يکي از همين مردم عادي‌ صرب است از دوراني که نظاميان صرب درحال کشتار مردم بالکان بودند و جهان درحال ساختن تصويري خونريز و خونخوار از همه‌ي صرب‌ها، درعين‌حال که ناتو هم صرب‌ها را بمباران مي‌کرد و هم هر جنبنده‌ي ديگري در آن جغرافيا را! در اين ميان مثل هميشه‌ي تاريخ، اين غيرنظاميان بودند که زندگيشان نابود مي‌شد؛ غيرنظاميان بوسنيايي، آلبانيايي، کروات، صرب و ... . ياسمينا تشانويچ يکي از همين غيرنظاميان صربي بود که نه ملت بزرگ صرب را مي‎خواست و نه هيچ‌چيز ديگر جز يک زندگي عادي يک شهروند عادي: «زندگي عادي يعني چه؟ حتي ظرف‌شستن هم برايم تبديل به دغدغه‌اي فلسفي شده است. يعني اين آخرين‌بار است که ظرف مي‌شويم؟ نکند ناچار شوم باقي عمرم در غربت ظرفشويي کنم؟» خاطرات يک ابله سياسي، با نام سراسر طعنه‌زنش، روزانه‌نويسي شهروندي‌ست که همه‌ي آن عقلاي سياسي را هدف مي‌گيرد که اي کاش به جاي رسانه و اسلحه، کمي عقل داشتند و تاريخ را مي‌ديدند. مگر نه اينکه پاوليچ کروات دربه‌در و فراري و زخمي در مادريد مرد و ميلوشويچ در حين محاکمه در بازداشتگاهي در لاهه! بدون اينکه هيچ‌کدام از اين دو فاشيست، پيروزي بزرگ ملت بزرگ خيالي‌شان را ببينندو جز خون و جنگ و رذالت، چيزي از نامشان باقي بماند.

آخرین محصولات مشاهده شده