درباره‌‌ی نقد و بررسي انتروپوسين (جستارهايي درباره‌ي دوران انسان محوري تاريخ زمين)

عاشق اين دنيا شدن به معني ناديده گرفتن رنج ـ چه رنج انسان‌ها و چه ساير موجودات ـ نيست. براي من عاشق دنيا شدن يعني شب به آسمان نگاه کنم و بگذارم ذهنم در برابر آن همه زيبايي و در ميان فاصله‌مان تا ستاره‌ها شنا کند، يعني بچه‌اي را که گريه مي‌کند بغل بگيرم، و در ماه جون درختان چنار را تماشا کنم که در حال برگ دادن‌اند. وقت‌هايي که قفسه سينه‌ام درد مي‌گيرد، نفسم تنگ مي‌شود و اشک توي چشم‌هام جمع مي‌شود، دلم مي‌خواهد ديگر از آن احساس دست بکشم. مي‌خواهم با تکيه به کنايه يا هر چيز اين‌چنيني از احساس کردن مستقيم فاصله بگيرم. همه مي‌دانيم عاقبت عشق چيست. من ولي دلم مي‌خواهد عاشق دنيا شوم و بگذارم عشقش غرقم کند. مي‌خواهم تا وقتي زنده‌ام هر چيز حس‌کردني را حس کنم. سنداک مصاحبه‌اش را با کلماتي به پايان رساند که آخرين سخنان عمومي او در اين دنيا هم بودند: «زندگي را زندگي کنيد. زندگي را زندگي کنيد. زندگي را زندگي کنيد.» و اين کتاب تلاش من براي زندگي کردن زندگي است. در نگاه اول «نقد و بررسي انتروپوسين» بررسي‌هاي يک تا پنج‌ستاره‌اي از واقعيت‌هاي دوران حيات بشر روي زمين است. اما در دوراني که مواجهه با حقيقت ناتواني بشر در مقابل بيماري‌هاي همه‌گير دوباره محدوديت‌ها و حيطه قدرت انسان را به ما نشان مي‌دهد، شنيدن حکايت گذشته انسان، که بهترين نشانه آينده آن نيز هست، از زبان و با ديدگاه خاص داستان‌سراي زبردستي مانند جان گرين اميدي ژرف به ما مي‌دهد. اين اميد همراه با شواهد و مدارک علمي و ارجاعات تاريخي براي آينده در دسترس و ممکن بشر است، نه اميدي واهي و مثبت‌انديشانه. البته جان گرين از گفتن حقايق تلخ عملکرد بشر روي زمين خودداري نمي‌کند و اين ديدگاه جامع به خواننده کمک مي‌کند دنيايي که بزرگي و غيرقابل‌پيش‌بيني بودن ظاهري‌اش ترسناک است، به جايي کمي کوچک‌تر و دنج‌تر بدل شود. اگر دقيق‌تر نگاه کنيم جان گرين به‌زيبايي و در کنار صحبت کردن از تاريخ انسان‌سالاري زمين، ما را با زيروبم زندگي خودش نيز آشنا مي‌کند. در اين کتاب با جنبه‌هايي از شخصيت، زندگي و ديدگاه‌هاي او آشنا مي‌شويم که بيش‌ترشان را نمي‌شود در شبکه‌هاي اجتماعي او و برادرش ديد. اين کتاب راه خوبي براي شناختن جان گرين واقعي است. او درباره‌ نسبت‌دادن نادرست برخي ويژگي‌هاي شخصيت‌هاي رمان‌ها به خودش گفته: «در نقد و بررسي انتروپوسين بالاخره تسليم شدم و مستقيم از زبان خودم نوشتم… حالا درصد زيادي از کساني که اين کتاب را مي‌خوانند با خالق کتاب‌هايم هم آشنا مي‌شوند!»

آخرین محصولات مشاهده شده