فاجعه اي که در عصر حاضر رخ داده است اين است که برخي به عنوان روانشناس مسيري قطعي به عنوان راه عشق ورزيدن ارائه مي دهند که خود نيز توان پياده سازي روش خود را ندارند و فقط موجب سرخوردگي مصرف کنندگان تئوري شان مي شوند .در اين کتاب شما متوجه مي شويد چهار سبک عشق ورزيدن در اين دنيا وجود دارد که قطعا شما در قالب يکي از آن ها سبک زندگي تان استوار شده است . حالا با درک اين موضوع و سبک عشق ورزي همسرتان متوجه مي شويد چه قدر سبک هاي متفاوت شما با هم منشاء سوء تفاهم بوده است و حالا با اين آگاهي به نيازهاي روحي هم دقيق تر پاسخ خواهيد داد. ما در طي سال ها کار بر روي زوج هايي که در روابط شان دچار مشکل بوده اند، به اين نتيجه رسيده ايم که الگوي ثابتي براي يک رابطه عاشقانه حقيقي يا پخته وجود ندارد. ما روابط عاشقانه متفاوت اما رضايت بخش و بامعنايي را بين زوج ها، جدا از عللي که آن ها را به سوي هم کشانده است، مشاهده کرده ايم. درنهايت تعجب ديده ايم که اين روابط رضايت بخش، الزامآ با معيارهاي حاکم بر جامعه در مورد رابطه «پخته و بامعنا» منطبق نبوده اند. زوج هايي که طبق آن معيارها ممکن است ناپخته، ناشاد و نامهربان تلقي شوند، در عمل بسيار شاد بوده اند، يکديگر را دوست داشته اند و رابطه شان را رضايت بخش دانسته اند. به همين ترتيب زوج هايي که طبق معيارهاي جامعه به نظر مي رسيد «رابطه خوبي» باهم دارند، در عمل بسيار ناراحت و ناراضي بودند و درباره عشق شان نسبت به يکديگر به شدت ترديد داشتند. به تدريج براي مان روشن شد که هيچ معيار واحدي وجود ندارد که روابط را تنها براساس آن بتوان مورد قضاوت قرار داد، بلکه معيارهاي متعددي در اين مورد وجود دارد. ما کم کم براي کشف معيارهاي مناسب، به جاي اين که روي معيارهاي اجتماعي فرهنگي بيروني تکيه کنيم، به درون خود روابط نگريستيم.