"راهبي که فراري اش را فروخت" از "رابين شارما" داستاني است الهام بخش که راهي آسان و در عين حال عميق براي زندگي را در اختيار خوانندگان قرار مي دهد. داستان پيرامون شخصيت "جوليان منتل" شکل مي گيرد که يک وکيل ثروتمند و موفق است و نامي بزرگ در حرفه ي خود محسوب مي شود. اما يک حمله ي قلبي غيرمنتظره، زندگي موفقيت آميز او را ويران مي کند. شروع ناگهاني بيماري"جوليان منتل" را تحت تاثير قرار مي دهد و عملکرد و فعاليت هاي او به بن بست مي رسد. او مي انديشد که آيا موفقيت هاي مادي ارزشي داشته، و سپس همه چيز را رها مي کند و به هندوستان مي رود.
سفر به هند يک بيداري معنوي براي او به همراه دارد که باعث مي شود پنجره هاي جديدي به روي "جوليان منتل" گشوده شود و زندگي را از چشم اندازهاي ديگري ببيند. او تصميم مي گيرد زندگي دوباره ي خود را به طريقي ديگر سپري کند؛ طريقي که خشنودکننده تر از قبل و با معناتر از قبل باشد.
"رابين شارما" در "راهبي که فراري اش را فروخت"، خواننده را به سفري روحاني درون فرهنگي کهن خواهد برد که عقل و خردي به گستردگي هزاره در بردارد. کتاب، حامي زندگي شاد، تفکر عميق و صحيح، ارزش قائل شدن براي وقت و رابطه، نظم بيشتر، دنبال کردن نداي قلبي و زندگي کردن در تک تک لحظات است.
"راهبي که فراري اش را فروخت" به عنوان يکي از پرفروش ترين رمان ها، توجه خوانندگان را در سراسر جهان به خود جلب نموده و آنچه تحسين همه را برانگيخته هسته ي فلسفي کتاب است که وام دار هر دو فلسفه ي شرقي و غربي مي باشد.