"چرا شد محو از ياد تو نامم" اثري است به قلم "افسانه نجم آبادي" که نه مقاله ي مهم و تامل برانگيز را از اين پژوهشگر حوزه ي زنان در بردارد. بخش زيادي از اين مقالات طي سال هاي متمادي به شکل پراکنده در نشريات مختلف فارسي و انگليسي زبان به انتشار رسيده اند اما آنچه هم اکنون به صورت مدون و تنظيم شده پيش روي مخاطب قرار گرفته، نه مقاله از "افسانه نجم آبادي" است که تعدادي از آن ها توسط "شيرين کريمي" به فارسي بازگرداني شده و باقي هم با ويراستي جديد در کتاب "چرا شد محو از ياد تو نامم" منشتر شده اند. مقالات موجود در اين کتاب از لحاظ مضمون و محتوا به دو دسته ي کلي تقسيم مي شوند که در يک دسته، نويسنده بر آن است تا تاريخ را از ديدگاهي بازخواني نمايد که زن در آن حاشيه نشين و غايب نيست، بلکه حضور فعالي دارد. براي اين کار او به سراغ وقايعي در تاريخ معاصر، نظير جنبش مشروطه رفته و با کند و کاو در سندهاي به جا مانده، نقش زنان را در اين رويدادها بارخواني مي نمايد. دسته ي ديگر مقالات کتاب "چرا شد محو از ياد تو نامم"، به بررسي روايت هاي محبوب و مشهوري نظير هزار و يک شب، يوسف و زليخا و بامداد خمار مي پردازد. نويسنده درباره ي اين داستان ها استدلال مي کند که مضامين به نگارش درآمده، بيش از اينکه به ميل زن بپردازند، به مکر او پرداخته اند و اين نوعي خيال بافي کهن مردانه است. "افسانه نجم آبادي" معتقد است که جامعه ي کنوني شديدا نيازمند بازخواني و بازنويسي از روايت هايي است که تصوير زن در آن ها به اين شکل ارائه شده و نياز است که اين تصوير به چالش کشيده شود.