درباره‌‌ی نگرشي انتقادي به توسعه‌ي جماعت محور

ما در زمانه اي پيچيده به سر مي بريم که نيازمند تفکري پيچيده از پايين به بالاست تا بتوان به سياست هايي پرداخت که از بالا به پايين ديکته مي شوند. حقوقي که خانواده هاي کارگر به سختي فراچنگ آورده بودند از کف مي روند، به همان شتابي که محيط زيست رو به نابودي مي رود. به نظر مي رسد مذهب بازار بر برنامه ريزي منطقه اي، خواسته هاي اجتماعي و دولت هاي منتخب برتري مي يابد. اکنون که چند کسب وکار جهاني نرم نرمک قدرت را به حلقوم خود فرومي کشند، جماعت ها و شهروندان و خانواده ها چگونه مي توانند آموزش و سازمان يابند تا از حقوق سياسي خود، معيشت خود، خانه و محله و فرزندان خود، سلامت و محيط زيست خود محافظت کنند؟ توسعه ي جماعت محور تاکنون هرگز فرصتي چنين استثنايي در اختيار نداشته تا تعريفي تازه از دستور کار راديکال خود به دست دهد و با گام برداشتن در مسير تحول اجتماعي با بي عدالتي پيکار کند. در اين باره، مارگارت لدويت با تمرکزي مثال زدني در بستري که از بررسي جهاني سازي و تغييرات سياسي انگلستان و تأملي هم زمان در ميراث دو نقطه ي عطف فلسفي سده ي گذشته، پائولو فريره و آنتونيو گرامشي، فراهم آورده است به بازانديشي توسعه ي جماعت محور مي پردازد تا پداگوژي نقادانه ي زمانه ي ما از کار در آيد. در انبوه آثار دانشگاهي، کمتر نمونه اي مي توان يافت که چنين بي وقفه ميان بحث هاي نظري و عملي رفت وآمد کند. فصل بندي سنجيده ي نويسنده که بررسي موشکافانه اي از پيشينه ي کنشگري اجتماعي عرضه مي کند، دمساز با تجربه هاي شخصي او در اين زمينه است. بدين سال، دانش و روش و تجربه در صفحات کتاب پيوند مي خورند تا رويکردي وحدت يافته براي رويارويي با مسائل زمانه ي پردردسر ما فراهم سازند.

آخرین محصولات مشاهده شده