درباره‌‌ی اتحاديه‌هاي كارگري و خودكامگي در ايران

ايران سال ???? از بسياري جهات با ايران نيم‌قرن پيش از آن تفاوت‌هاي آشکار داشت. طي نيم قرن تحولات اقتصادي و اجتماعي عمده‌اي، به‌ويژه در شهرها، پديد آمد. از آن جمله مي‌توان نيرومند شدن دولت مرکزي، ايجاد نظام آموزشي که به ميليون‌ها کودک سواد آموخت، وضع قوانين براي اعتلاي حقوق زنان، احداث جاده‌ها و کارخانه‌ها و پيشبرد مدرنيزاسيون را نام برد. در مجموع، از ده? ???? به بعد ايران به دستاوردهاي اقتصادي و اجتماعي چشمگيري نائل آمد. با اين همه وقتي به ضلع سوم مثلث توسعه، يعني ضلع سياسي آن، مي‌نگريم وضع را کاملا ديگرگونه مي‌يابيم. زيرا پس از ده‌ها سال توسع? اقتصادي و اجتماعي نه تنها «بلوغ سياسي» پديدار نگشت بلکه آن تجرب? سياسي هم که دستاورد انقلاب مشروط? سال ???? بود و تا اواسط ده? ???? استمرار نامنظمي داشت در دور? حکومت رضاشاه کمابيش از دست رفت. هدف کتاب «اتحاديه‌هاي کارگري و خودکامگي در ايران» بررسي فراز و نشيب توسع? سياسي ايران است از راه نگرش بر يک جنبه از رشد سياسي، يعني پيدايش اتحاديه‌هاي کارگري از سال ???? تا سال ????؛ زيرا اتحاديه‌هاي کارگري ابزار مناسبي براي سنجش توسع? سياسي به‌شمار مي‌آيد. در دوره‌هاي برخورداري از آزادي‌هاي سياسي، اتحاديه‌هاي کارگري نخستين نهادهايي بود که در صحن? سياسي ايران ايران پديدار مي‌شد و هر زمان که اختناق سياسي دوباره مسلط مي‌گشت نخست اتحاديه‌هاي کارگري سرکوب مي‌شد و سپس نوبت سرکوب مطبوعات و قو? مقننه و احزاب سياسي و جمعيت‌هاي صنفي و قو? قضائيه و ساير مراکز مستقل قدرت فرا مي‌رسيد. ساليان دراز کارگران ايران، و بلکه بتوان گفت بيشتر کساني که آگاهي سياسي داشتند، در بردباري و مدارا با اوضاع سياسي ظرفيتي معقول از خود نشان دادند. ولي پس از دوره‌اي نه‌چندان طولاني، به دولت مشروطه و انتخابات پارلماني و وعده‌هاي هيأت حاکمه و دوستي ايالات متحد و بريتانياي کبير بدبين شدند. اين بررسي جنبش کارگري در ايران کم و بيش روشن خواهد کرد چرا گروه‌هايي از کارگران ايراني نيز در برابر حکومت سابق و دموکراسي غربي و غرب به‌پا خاستند.

آخرین محصولات مشاهده شده