درباره‌‌ی خدا به داد آدم ابله برسد

جمعه، نوزدهم ماه مي، روز پرمشغله اي بود. صبح يک بليط شرط بندي جعلي از مردي يک دست در آرايشگاهي درخيابان بيست و سوم غربي خريدم، و عصر در خانه تماسي داشتم از طرف وکيلي که مي گفت به تازگي سيصد و هفده هزار دلار از دايي «مت» به ارث برده ام. تا حالا اسم دايي «مت» به گوشم نخورده بود.

آخرین محصولات مشاهده شده