درباره‌‌ی دير كردي ما شام را خورديم

رسول يونان سير و ريتم منطقي اي را در شعر مي پيمايد. او اهل شو دادن نيست و همانطور که زندگي مي کند مي نويسد و شعار نمي دهد و از اينکه در کنار مردم هست خوشحال است. رسول يونان نويسنده کتاب دير کردي ما شام را خورديم در مصاحبه اي درباره فرشته ي الهام بخشش اين چنين مي نويسد : « دنيا به خاطر نظر هيچ کس متوقف نمي شود. دنيا جلو مي رود و ما هم همراه آن مي رويم. البته آدم هاي بسياري هستند که در ايستگاه هاي متروک جا مانده اند. من خواب هايم را مي نويسم اما نه خواب هايي که ديده ام بلکه خواب هايي که قرار است آنها را ببينم. فرشته الهام بخش هيچ گاه به خانه ما نيامده است. اگر مي آمد حتما چيزهايي واجب تر از شعر برايمان مي آورد. » در پشت جلد اين کتاب آمده است: «تصميم گرفته بود با کسي کاري نداشته باشد تا کسي هم مزاحم او نشود. تن به گفت وگو نمي داد. در دنياي خودش زندگي مي کرد. با اين همه، آدم هاي فضول دست بردار نبودند. گاه و بي گاه متلک بارش مي کردند که زبانش را گربه ها خورده اند. ما مي دانستيم يک روز سرانجام طاقتش طاق مي شود و با صداي بلند جواب همه را مي دهد، اما کي؟ اين را نمي دانستم. آدم هايي که سکوت مي کنند يک روز فرياد مي کشند، از جلد خود بيرون مي آيند و کس ديگري مي شوند، کسي وحشتناک و غمگين، و آن وقت ديگر کنترل شان از دست خارج مي شود. نبايد سربه سرشان گذاشت.»

آخرین محصولات مشاهده شده