درباره‌‌ی بلوغ مسئوليت خودبودن خودپذيري دگر شدن

هر يک از شاخه هاي مختلف علوم زيست شناسي بر حسب نياز خود تعريف معيني از بلوغ ارائه کرده اند تا بر آن مبنا بتوانند داده هاي معيني را براي انجام مطالعات مختلف به دست آورند. اين است که شما به اصلاحاتي چون بلوغ جسمي، بلوغ رواني، بلوغ فکري، بلوغ عاطفي و ... برميخوريد.
از طرفي، يکي از شرايط فرد براي اموري چون ازدواج، دادن رأي، معامله، وکالت، کفالت و حتي تماشاي برخي فيلم ها «بالغ بودن» است، که بر حسب تعريفي که قانون به دست مي دهد، در جوامع مختلف سن معيني را براي آن در نظر ميگيرند. در واقع، منظور قانون از «بلوغ»، رسيدن به سن رشد است؛ رشد کيفي
اما بلوغ رشد کيفي نيست. در واقع استحاله يي در کار نيست. اين طور نيست که کربن وجود تو بر اثر يک سري رخدادها و فشارها به الماسي درخشان بدل گردد. نه، اصلا احتياج به هيچ فعل و انفعالي نيست.
بلوغ حرکت در بعد زمان هم نيست. اصلا حرکت نيست. اتفاق سکون است؛ سکون در لحظه ي حاضر؛ سکون در بستر وجود.
و هسته ي وجود تو همواره در درون توست. درست مثل قرص ماه
در آسمان روز که تا شب ظلماني بر آن حادث نگردد، بازتاب آفتاب عالم تاب در آن هويدا نيست.
و کافي است در زلال شب به تماشاي مهتاب بنشيني و در گوي بلورين وجودت حقيقت را رؤيت کني.
و اين بلوغ است.

آخرین محصولات مشاهده شده