درباره‌‌ی ماشاءالله خان در بارگاه هارون‌الرشيد

"ماشاءالله خان در بارگاه هارون الرشيد" رماني است طنز به قلم "ايرج پزشکزاد"، که شخصيت اصلي آن با نام ماشاءالله خان، فردي است که علاقه ي وافري به کتاب هاي تاريخي دارد. او که اين چنين شيفته ي تاريخ است، علاقه مند است به عصري که فکر مي کند دوران طلايي براي زندگي کردن است، يعني دوران هارون الرشيد برود. ماشاءالله خان يک روز به سراغ يک مرتاض هندي در تهران مي رود و از وي درخواست مي کند که روحش را به دوران خلافت هارون الرشيد بفرستد. با قبول درخواست وي توسط مرتاض، "ماشاءالله خان در بارگاه هارون الرشيد" به هوش مي آيد. در آن جا "ايرج پزشکزاد"، با زبان طنز به نقد دستگاه خلافت عباسي مي پردازد و خشونت و ستم آن ها را به تصوير مي کشد. "ماشاءالله خان در بارگاه هارون الرشيد" از نزديک شاهد ظلم و ستمي است که در اين دوران روا داشته شده و او حتي براي جلوگيري از قتل جعفر برمکي، تمام تلاش خود را به کار مي بندد. ماشاءالله خان که در زندگي اصلي خود يک دربان بانک بوده، هميشه تصور مي کرده که در زمانه ي اشتباهي به دنيا آمده و براي همين از زندگي خودش ناراضي است. اما با سفر به دوره ي تاريخي مورد علاقه اش و حضور "ماشاءالله خان در بارگاه هارون الرشيد"، براي او روشن مي شود که تصوراتش اشتباه بوده اند و "ايرج پزشکزاد" به وسيله ي اين ترفند و تکنيک داستان پردازي، علاوه بر نقد اجتماعي دوران مد نظر، به خوانندگان نشان مي دهد که اين آرزو، ريشه در حسرت هميشگي آدم ها داشته و دوره هاي تاريخي، آن چنان که مي نمايند هم بي عيب و نقص نيستند.

آخرین محصولات مشاهده شده