درباره‌‌ی صداي انساني و تئاتر جيبي

در دنياي نمايشنامه‌نويسي قرن بيستم، ژان کوکتو نه‌فقط به‌عنوان شاعري سمبوليست و فيلمسازي پيشرو، بلکه به‌عنوان آفريننده‌اي بي‌پروا در مرزهاي تئاتر شناخته مي‌شود. آثار نمايشي او، چه در قالب تک‌گويي‌هايي غم‌انگيز چون "صداي انساني" و چه در قالب مجموعه‌اي از قطعات کوتاه و تجربي چون "تئاتر جيبي"، بازتابي از ذهني‌ست که به مرز ميان واقعيت و تخيل، صدا و سکوت، عشق و فقدان خيره مي‌نگرد. "صداي انساني"، مونودرامي تک‌پرده‌اي از سال 1930، با يک تماس تلفني آغاز مي‌شود، اما به مکاشفه‌اي عميق در روان زن رهاشده‌اي بدل مي‌گردد که معشوقش او را ترک کرده است. در اين اثر، تلفن به نمادي از پيوند و گسست تبديل مي‌شود، و مونولوگ تکه‌تکه زن - پر از مکث‌ها، ترديدها و تلاش‌هاي نافرجام براي حفظ خويشتن‌داري - همچون رشته‌اي بي‌صدا ما را به ژرفناي تنهايي و وابستگي عاطفي او مي‌برد. اين نمايش، در عين سادگي فرمي، يکي از ويرانگرترين تئاترهاي روان‌شناختي قرن است. در کنار اين اثر مينيماليست و پرتنش، مجموعه‌ي "تئاتر جيبي" که در 1949 منتشر شد، رويکرد ديگري از کوکتو را نشان مي‌دهد: رويکردي به‌سوي قطعه‌هاي کوتاه، پر از طنازي، غزل، سوررئاليسم و در عين حال، جست‌وجويي عميق در روان انسان. کوکتو در اين مجموعه، اشکال متنوع تئاتر را همچون قطعات موسيقايي در کنار هم مي‌نشاند. آن‌چه اين دو اثر را به هم پيوند مي‌دهد، علاقه‌ي کوکتو به انزواي دروني، به صداهايي که از سوي ديگر شنيده نمي‌شوند، و به صحنه‌هايي خالي‌ست که شخصيت‌ها در آن‌ها بيش از آن‌که با ديگري سخن بگويند، با فقدان سخن مي‌گويند. چه در مونولوگي دلخراش يک زن در لحظه‌ي رها شدن، چه در اعتراف يک خدمتکار، و چه در خيال‌پردازي‌هايي از مرگ و فرار، تئاتر کوکتو همواره در پي افشاي لحظات شکننده‌ي انسان است. ژان کوکتو با اين دو اثر، دو چهره از خود به نمايش مي‌گذارد: يکي نمايشگر اندوهي خاموش و شکسته، و ديگري نمايشگر خيال‌پردازي‌هاي تيزهوشانه در قالب‌هايي کوچک اما نافذ. اين دوگانگي، راز تأثيرگذاري ماندگار او در صحنه‌ي تئاتر مدرن است.

آخرین محصولات مشاهده شده