درباره‌‌ی تو را دوست دارم چون نان و نمك

تو را دوست دارم چون نان و نمک/ چون لبان گر گرفته از تب/ که نيمه شبان در التهاب قطره اي آب/ بر شير آبي بچسبد/ تو را دوست دارم/ چون لحظه ي شوق، شبهه، انتظار و نگراني/ در گشودن بسته ي بزرگي/ که نمي داني در آن چيست/ تو را دوست دارم/ چون سفر نخستين با هواپيما بر فراز اقيانوس /چون غوغاي درونم /لرزش دل و دستم /در آستانه ي ديداري در استانبول /تو را دوست دارم چون گفتن "شکر خدا زنده ام" /آنها دشمنان اميدند عشق من /دشمنان زلالي آب /و درخت پر شکوفه /دشمنان زندگي در تب وتاب /آنها بر چسب مرگ بر خود دارند /-دندانهاي پوسيده و گوشتي فاسد- /بزودي مي ميرند و براي هميشه مي روند /آري عشق من /آزادي نغمه خوان /در جامه ي نوروزي /بازو گشاده مي آيد /آزادي در اين کشور...

آخرین محصولات مشاهده شده