درباره‌‌ی برخوردها در زمانه‌ي برخورد

نثرنويس بزرگ تمام ادوار زبان فارسي، درعين‌حال فيلم‌ساز، عکاس و روشنفکر بزرگي هم بوده و هست، حتي در همين لحظه‌ي اکنون نوشتن اين متن که او در آستانه‌ي صد سالگي ايستاده است. ابراهيم گلستان که نام پرآوازه‌اش با «آذر ماه آخر پاييز»، «مد و مه»، «موج و مرجان و خارا»، «خشت و آينه» و «اسرار گنج دره‌ي جني» به داستان‌نويسي و سينما در اذهان انسان ايراني معنايي ديگر داد، روزنامه‌نگار بزرگي هم بود، چه وقتي که با دوربين خبري‌اش از جلسه‌ي دادگاه دکتر محمد مصدق فيلم مي‌گرفت و چه پيش و پس‌ازآن که طي چند دهه در حوزه‌هاي مختلف گزارش خبري و تحليلي در روزنامه‌ها نوشت و از بسياري چيزهايي حرف زد که تا پيش از او کسي درباره‌ي آن‌ها هيچ نگفته بود. کتاب «برخوردها در زمانه‌ي برخورد» مجموعه‌ي دو مقاله/ جستار/ گزارش است که ابراهيم گلستان در دهه‌ي چهارم سده‌ي 1300 آن را نوشته ولي هيچ‌‌گاه منتشرش نکرده است، آن هم به خواست شخص خودش. و حالا پس از پايان قرني که گلستان به معناي تمام کلمه، زيست روشنفکرانه‌اش در لحظه‌لحظه‌اش نمود دارد، برخوردها در زمانه‌ي برخورد را به دست و چشم ما رسانده تا دريابيم در هنگامه‌هاي گونه‌گون قرني که بر ما گذشت کجا بوده‌ايم و در اين آينه، درست‌تر خودمان را نگاه کنيم، شايد که بدانيم کجا ايستاده‌ايم. نثر گلستان با پالودگي، بلاغت، فصاحت و آهنگ سعدي‌وارش، به ايران، مردم و حاکمانش برابر مسئله‌ي نفت و درون آن پرداخته است. اين کتاب حديث ذهن و زبان و مسائلي‌ست که قرن‌ها روي دست‌مان حل نشده مانده‌اند و گلستان در مواجهه با مناقشه‌اي هم‌چون ملي‌شدن نفت، رنگ ديگري به آن‌ها زده‌است.

آخرین محصولات مشاهده شده