درباره‌‌ی دلداده‌هاي سالن‌هاي تاريك

قسمت هايي از کتاب دلداده هاي سالن هاي تاريک (لذت متن) مرد به چشم هايم خيره مي شود و مي گويد: ببري خان! عجب زمانه اي شده؛ حالا ما بايد خودمان را معرفي کنيم! گربه چشم اش را باز مي کند و مي گويد: بله قبله عالم عجب زمانه اي شده است! و دوباره چشم هاي خود را مي بندد. مرد مي گويد؛ ما سلطان صاحب قران،" ناصرالدين شاه " قاجار هستيم و اين گربه مخصوص ما، ببري خان است.

آخرین محصولات مشاهده شده