درباره‌‌ی از چيزهاي ارزان بيزار بودن

ما از چيزهاي ارزان بدمان نمي‌آيد، اما اغلب طوري رفتار مي‌کنيم که انگار بدمان مي‌آيد. آن طور که بايد و شايد قدر چيزهايي را که دوروبرمان هست و ارزش چنداني هم ندارند نمي‌دانيم مثلا آسمان شب، مداد، نيمرو، زيپ يا حتي گرفتن دست فردي ديگر. در اين کتاب بررسي مي‌کنيم چطور ممکن است رفته رفته از شرايط فعلي دل‌زده شويم و براي چيزهاي پرزرق و برق، گران‌قيمت و دور از دسترس ماتم بگيريم و در عين حال، چطور به خودمان رجوع کنيم، شگفتي‌هاي درون‌مان را دريابيم و قدرشان را بدانيم.

آخرین محصولات مشاهده شده