کتاب مرد است و احساسش، رماني نوشته ي خابير مارياس است که اولين بار در سال 1986 منتشر شد. خواننده اي جوان در سفري با قطار از پاريس به مادريد، شيفته ي افرادي مي شود که در کوپه، همراهش هستند: تاجري ميانسال، همسر اغواگر او و مردي ديگر که همراه آن هاست. خيلي زود زندگي او که پر است از سفر، هتل هاي لوکس، و تمرين و اجراهاي مختلف، با زندگي اين سه نفر گره مي خورد و اين شخصيت درمي يابد که به شکلي غيرمنتظره، مسحور زيبايي ناتاليا شده است. رمان مرد است و احساسش، داستاني به ياد ماندني درباره ي تولد و مرگ يک احساس است. اين کتاب که به شکلي هنرمندانه، تمايلات و خاطرات را در هم مي آميزد، به کاوش در ماهيت عشق مي پردازد و اين سوال را مطرح مي کند: آيا هيچوقت مي توانيم به شکلي واقعي چيزي را به خاطر آوريم که ديگر وجود ندارد؟