درباره‌‌ی خانه‌اي روي پل

"خوانندگان مجذوب اين رمان زيبا نوشته شده در مورد جواناني مي شوند که براي زنده ماندن بايد از غرايز و مهارت هاي خود استفاده کنند. پادما با ما نگاهي چشمگير به واقعيت زندگي را به اشترام مي گذارد که ميليون ها کودک بي خانمان هر روز زندگي مي کنند اما همچنين داستان او اميد و شجاعت را تزريق مي کند که خوانندگان را تحريک مي کند و مدتها پس از خوانده شدن صفحه ي آخر با آنها مي ماند. "- عايشه سعيد ، نويسنده کتاب پرفروش امل بي بند و بار New York Times چهار کودک بي سرپرست مصمم در اولين کتاب هيجان انگيز نويسنده ي هندي، پادما ونکاترامان براي خود زندگي مي کنند. زندگي در خيابان هاي شلوغ چناي سخت است ، بنابراين وقتي خواهران فراري ويجي و روککو مي رسند ، چشم انداز آنها بسيار ناخوشايند به نظر مي رسد. خيلي سريع ، ويجي يازده ساله مي فهمد که در اين دنياي خطرناک و بي خيال ، چقدر آسيب پذير هستند. خوشبختانه ، دختران - و دوستي - را در يک پل رها شده پيدا مي کنند. اين گروه با داشتن دو پسر بي خانمان ، موتي و آرول ، خانواده اي را تشکيل مي دهد. و در حالي که زندگي خود را با جمع کردن زباله هاي شهر در حلبي آباد ها مي گذرانند ، بچه ها چيزهاي زيادي براي خنديدن پيدا مي کنند و به آنها افتخار مي کنند. از اين گذشته ، آنها اکنون رئيس خود هستند و ديگر به بزرگسالان غير قابل اعتماد، وابسته نيستند. اما هنگام ابتلا به بيماري ، ويجي بايد تصميم بگيرد که آيا به دنبال کمک گرفتن از غريبه ها است يا به آزادي شکننده و سختشان ادامه مي دهد

آخرین محصولات مشاهده شده