دربارهی خاطرات يك گيشا
نيتا سايوري با صدايي دلهره آور و لحني صريح با ما صحبت مي کند. او داستان زندگي خود را به عنوان گيشا تعريف مي کند. ماجراي کتاب «خاطرات يک گيشا» در يک دهکده ماهيگيري کوچک در سال 1929 شروع مي شود، زماني که او به عنوان يک دختر 9 ساله با چشمان خاکستري غيرمعمول، را از خانه اش بردند و به بردگي يک خانه معروف گيشا فروختند. ما در حين خواندن اين ماجرا شاهد تحول او در هنگام يادگيري هنرهاي سختگيرانه گيشا هستيم: رقص و موسيقي. پوشيدن کيمونو ، آرايش دقيق و پيراستن موي سر .
در خاطرات يک گيشا ، ما وارد جهاني مي شويم که ظواهر در آن بسيار مهم هستند. جايي که يک دختر به بالاترين رقم حراج مي شود ؛ جايي که زنان آموزش مي بينند تا قدرتمندترين مردان را گول بزنند. و جايي که عشق به عنوان توهم مورد تحقير قرار مي گيرد. اين يک اثر داستاني بي نظير و پيروزمندانه است - در عين حال عاشقانه ، اروتيک ، پرتعليق - و کاملا فراموش نشدني.
آرتور گلدن در چاتانوگا ، تنسي به دنيا آمد و بزرگ شد. وي فارغ التحصيل رشته هنر از دانشگاه هاروارد در سال 1978 است. در سال 1988 وي مدرک کارشناسي ارشد انگليسي را از بوستون دريافت کرد. وي در ژاپن زندگي و کار کرده است ، اما اکنون به همراه همسر و فرزندانش در بروکلاين ، ماساچوست زندگي مي کند.
كد كالا | 102901 |
قطع كتاب | رقعي |
ابعاد كتاب | 21 × 14 |
زبانها | فارسي |
انتشارات | سخن |
تاريخ چاپ | 1402 |
نويسنده | آرتور گلدن |
مترجم | مريم بيات |
تعداد صفحات | 642 |
نوع جلد | شوميز |
تاكنون نظري ثبت نشده است.