دربارهی سرگشته راه حق
اختراع زبان و درنهايت به وجود آوردن ادبيات موجب شد بشر بتواند بسياري از چيزهايي که ميديد و ميشنيد و ميخواست شرح داده و توصيف کند را به بيان درآورده و روايت کند، از حالات و حرکات خودش و ديگر آدميان تا طبيعت و حيوانات و حتي بخش زيادي از وضعيتهاي روحي حاصل کشف و شهودهايي که ميتوانست با کلمهها بيانشان کند. اما بازهم همواره انبوهي امور بياننشدني وجود داشتند که سرگشتگي و آشوبي را موجب ميشدند که آرامآرام او را به سوي دريافتي از جهان بردند که بعدترها به ابديّت و ذات قدسي عالم متصلش کردند؛ عرفان از اين لحظه بود که شکل گرفت. کتاب «سرگشتهي راه حق» داستان يکي از آن شهودهاي انسانيست که نشان ميدهد چهگونه اتصال به حق همان غرق شدن در مسير يافتن حقيقت است. نيکوس کازانتزاکيس، زندگي مردي غرق در ثروت و مکنت را روايت کرده که ديدار هيبتي انساني، راه و طريقت بودن او در جهان را چنان دگرگون ميکند که از مردي عياش، سرگشتهي راه حقي ميسازد همعرض پولس قديس. شايد شمسوارگي لئوست که فرانسوا را به قديس فرانسيس تبديل ميکند و البته آن امر بياننشدني در ميان کلمهها و جملههاي شکل گرفته در گفتوگوهايشان و قلبهايي که حرف نميزنند و آدمياني که قلبهايشان بيشتر از چشمهايشان ميبينند!
كد كالا | 1035 |
قطع كتاب | رقعي |
ابعاد كتاب | 21 × 14 |
زبانها | فارسي |
تاريخ چاپ اول | 1400 |
انتشارات | اميركبير |
نويسنده | نيكوس كازانتزاكيس |
مترجم | كمير جزني (مهران) |
تعداد صفحات | 352 |
نوع جلد | شوميز |
تاكنون نظري ثبت نشده است.