دربارهی صداي دستها
مري لمبرت هميشه در جزيرهي محبوبش، مارتاز واينيارد، احساس امنيت کرده است. پدرِ پدرِ پدربزرگ او مهاجري انگليسي و از اولين ساکنان جزيرهي ناشنوايان بوده و حالا بعد از گذشت صد سال، بسياري از مردم آنجا، ازجمله مري، ناشنوا هستند و تقريباً همه ميتوانند با زبان اشاره باهم ارتباط برقرار کنند. مري هيچوقت احساس تنهايي نکرده است. او به اصلونسب خود افتخار ميکند؛
اما اتفاقات اخير تغييراتي را رقم زده است. مرگ برادر مري خانوادهشان را متلاشي کرده، تنشها بر سر مالکيت زمينها بين ساکنان انگليسي و وامپانواگها روزبهروز بيشتر ميشود و دانشمند جوان و حيلهگري به اين اميد که منشأ ناشنواييِ همهگير در جزيره را کشف کند، به جزيرهي آنها آمده است. اشتياق ديوانهوار او براي پيدا کردن پاسخ، بهزودي مري را به يک نمونهي زنده در آزمايشي بيرحمانه تبديل ميکند...
كد كالا | 103766 |
قطع كتاب | رقعي |
گروه سني | خردسال |
ابعاد كتاب | 19 × 14 |
انتشارات | پرتقال |
تاريخ چاپ | 1402 |
زبانها | فارسي |
نويسنده | آن كلر لزوت |
مترجم | شبنم حيدريپور |
تعداد صفحات | 216 |
نوع جلد | شوميز |
تاكنون نظري ثبت نشده است.