دربارهی شليك به خورشيد
دريا در نزديکي موجهاي بيقرار خزر ، به شبي برميگشت که لباس عروسش را به ديوار اتاقش آويخته بود. همان وقتي که يونس، دريا را پس زده و برهوتش کرده بود.آن شب ، آن لحظاتي که ميخواست با او به آفتاب و نور برسد، بزرگترين حسرت دختري بود که يونس براي دير گرفتن دستهايش احساس پشيماني داشت … از حالا هر دو به اين فکر ميکردند که شايد اگر آن شب، دستهاي دخترک پرذوقي که از روياي عروس شدن لبريز بود، گرفته ميشد ، ديگر خوني ميان دنيايشان ديوار نميکشيد !
| كد كالا | 109110 |
| انتشارات | سخن نو |
| تاريخ چاپ اول | 1403 |
| قطع كتاب | رقعي |
| ابعاد كتاب | 21 × 14 |
| زبانها | فارسي |
| نويسنده | فاطمه زايري |
| تعداد صفحات | 716 |
| نوع جلد | شوميز |
تاكنون نظري ثبت نشده است.