قرار بود مدرنيته در جهاني عقلاني و سکولار که دين در آن به حاشيه رانده شده است، راهنما و طليعه دار باشد. برخي حتي پيش بيني مي کردند که دين به کلي از بين مي رود. اما دين نه تنها زنده مانده است - بلکه در دنياي مدرن، رو به رشد و شکوفايي است. با رد پيش بيني ها، ما امروز در دنياي تکثرها زندگي مي کنيم که گروه هاي متنوعي تحت شرايط صلح مدني و در تعامل اجتماعي همزيستي مي کنند. با اين حال، اين موقيعت خالي از تنش نيست. چگونه مي توانيم با مسائلي اخلاقي مانند سقط جنين يا همجنسگرايي برخورد کنيم وقتي گروه هاي مختلف با ديدگاههاي کاملا متضاد، برمخالفت خود پافشاري مي کنند؟ و چگونه فرهنگ در مواجهه با چالش بنيادگرايي تهاجمي، انسجام خود را حفظ مي کند؟ پاسخ اين سوالات، به گفته پيتر برگر و آنتون زيدرولد، «شک» است. نه شک احمقانه ي نسبي گرايانه که در موقعيت هاي مختلف ما را در تصميم گيري ناتوان و منفعل کند، بلکه استفاده عملي از شک و ترديد است که به ما اين امکان را مي دهد تا جسورانه و با اعتقادات اخلاقي محکم به پيش برويم، بدون آنکه مخالفان مان را دشمن بپنداريم. چطور ما چه در مقام فرد و چه جامعه مي توانيم اين نقطه تعادل سهل و ممتنع را بيابيم؟ اين کتاب به اين پرسش پاسخ مي دهد. «اعتقاد بدون تعصب» سفري هيجان انگيز از تاريخ مدرنيته، دين، ظهور روانشناسي، مارکسيسم، و چالش فکري نسبيت گرايي، شکست توتاليتاريسم و بنيادگرايي به عنوان يک اختراع مدرن را پيش روي خواننده مي گذارد. و در نهايت توضيح مي دهد که چرا حقيقت، حتي حقيقت مذهبي، براي رشد و بالندگي، به شک و ترديد نياز دارد.