سيدارتا موکرجي زندگي نامه اي از ژن را با همان مهارت، درخشاني و روشني بيوگرافي سرطان خود نوشته است. موکرجي با درهم بافتن علم ، تاريخ اجتماعي و روايت شخصي تلاش مي کند براي ما در مورد يکي از مهمترين پيشرفتهاي مفهومي در دوران مدرن ، توضيح دهد تا ما بتوانيم وراثت انساني و تأثير شگفت آور آن را بر زندگي ، شخصيت ، هويت ، سرنوشت و انتخابمان درک کنيم. . در طول روايت ، داستان خانواده خود موکرجي - با سابقه ي غم انگيز و گيج کننده ي بيماري رواني آن T مانند يک خط قرمز و روشن ، ما را به ياد بسياري از سوالاتمان مي اندازد که توانايي ترجمه علم ژنتيک از آزمايشگاه به جهان واقعي را ممکن مي سازد. او با نثري عالي و غريزه ي ذاتي براي دراماتيک نوشتن ، قرن ها تحقيق و آزمايش را توصيف مي کند ... از ارسطو و فيثاغورس گرفته تا مندل و داروين ، از بووري و مورگان گرفته تا کريک ، واتسون و فرانکلين ، تا مبتکران انقلاب قرن بيست و يکم که از ژنوم انسان نقشه برداري کردند. کتاب ژن (تاريخ خودماني) تاريخ علم ژنتيک را با چنين هوشمندي ، قابل دسترسي بودن و دلسوزي تمام ارائه داده است...که يک موفقيت خارق العاده است. اين کتاب براي کساني که هيچ چيزي از ژنتيک نمي دانند هم جذاب و قابل فهم است. ، ژن براي هر کسي که دغدغه ي آينده ي بشريت را دارد کتابي لازم و ضروري است. اين کتاب از کتبدانش زمان ما است که توسط يک استاد صميمانه توضيح داده شده است.