کلنتون، مي سي سي پي 1990. جيک بريگانس زماني که دادگاه او را به عنوان وکيل درو گمبل، پسر شانزده ساله ترسيده ي متهم به قتل يک معاون محلي، منصوب مي کند، خود را درگير يک محاکمه عميقا تفرقه انگيز مي بيند. بسياري از افراد در کلنتون خواهان محاکمه سريع و مجازات اعدام هستند، اما بريگنس در کاوشي که مي کند متوجه مي شود که در داستان چيزهاي بيشتري از آنچه به چشم مي آيد وجود دارد. تعهد شديد جيک به نجات درو از اتاق گاز، شغل او، امنيت مالي و امنيت خانواده اش را به خطر مي اندازد. در چيزي که ممکن است شخصي‌ترين و کامل‌ترين تريلر حقوقي زندگي حرفه‌اي جان گريشام باشد، ما آشنايي خود را با شهر نمادين جنوبي کلنتون و گروه بازيگران زنده شخصيت‌هايي که بسياري از خوانندگان مي‌شناسند و دوست دارند، عميق‌تر مي‌کنيم. نتيجه يک رمان بسيار پرارزش است که هم به موقع و هم بي‌زمان، پر از شوخ طبعي، درام، و - بيشتر از همه – عشق و روابط انساني است. «زماني براي بخشش» قدرتمندترين درام دادگاه جان گريشام است که با تمام نقشه‌هاي دادگاه، دسيسه‌هاي شهري کوچک و پيچش‌هاي داستاني خيره‌کننده به نشانه‌هاي بارز استاد تريلر حقوقي تبديل شده‌اند. زماني براي کشتن وجود دارد و زماني براي عدالت. اکنون زمان بخشش فرا رسيده است.