درباره‌‌ی حواي زيادي

صحرا بانويي است که با تصور عشق قدم به زندگي زناشويي گذاشته است اما پس از بيست‌وپنج سال پي مي‌برد که در نقطه‌اي به نام هيچ ايستاده است. اين ضربه وادارش مي‌کند مسير زندگي خود را تغيير دهد و اين بار خود تصميم‌گيرند? بقي? راه باشد. در سناريوي درهم‌برهم زندگي، بدترين نقش، نقش قرباني‌ست. از يک جايي به بعد نه‌تنها دلت به حال خودت نمي‌سوزد، بلکه حالت از خودت به‌هم مي‌خورد. يا بايد نقش را برگرداني يا منتظر بماني آينه به تو بگويد تو بي‌همتاترين الاغ روي زميني. پيش از آن‌که گم شويم نشانه‌ها را دريابيم.

آخرین محصولات مشاهده شده