دربارهی كتاب پسر
عصر، زنش ترکش کرده، رفته که رفته براي هميشه. تپهي عمو دارد، پيش چشمش در آتش ميسوزد، و آن سوتر، پدرش، زمينگير ملال، خود را در اتاق حبس کرده، با چند قطعه از يوهان سباستيان باخ. تا حرفي سکوت طولاني اين چند سالشان را نشکند؟ لابد بهتر است برود بيرون، بزند به جادههاي آن شهر ساحلي، شهر غرق در تجارت لذت. در کثافت و نکبت. برود عاصي تا انتهاي شب...
كد كالا | 105458 |
ابعاد كتاب | 20 × 12 |
انتشارات | چشمه |
قطع كتاب | پالتويي |
زبانها | فارسي |
تاريخ چاپ اول | 1402 |
نويسنده | آندري نيکولايديس |
مترجم | محمدرضا فرزاد |
تعداد صفحات | 135 |
نوع جلد | شوميز |
تاكنون نظري ثبت نشده است.