وقتي سرآشپز ژاپني، چمدان هايش را در پايتخت کره شمالي زمين مي گذارد، کيم ايل _ سونگ، بنيانگذار کره شمالي و پدر ملت هنوز در قدرت است. ولي سن و سال زيادي از او گذشته، و با مرگش در 1994، کيم جونگ_ايل، جانشين او مي شود، و سرآشپز سوشي به حلق? کارکنان اين رئيس جديد مي پيوندد. او که در آغاز فعاليتش دچار ترديد است و درگيري هايي با ارباب جديدش دارد، اربابي همان قدر مشهور که رعب انگيز، به تدريج موفق مي شود اعتماد رئيسش را جلب کند.
از خلال اين سطور، ما به خلوت زندگي خصوصي و خانواده کوچک کيم جونگ _ ايل قدم مي گذاريم: کيم جونگ _ چال، پسر بزرگ خانواده، کيم جونگ _ اون پسر کوچک، و دخـتر ته تغاري اش کيم يـو _ جونگ. مـادر خانـواده را هـم نـبايد از يـاد بـرد، کو يونگ _ هويي، زني با احساس که به نظر مي رسد رهبر کشور صميمانه دل در گرو عشق او دارد. در اين دفتر خاطرات با سبک نگارش اندکي خشکْ ما با وحشت دنيايي را کشف مي کنيم که پيوندش با واقعيت از هم گسيخته است: زندگي تجملاتي افسار گسيخته، اقامتگاه هاي مجلل، و تشريفات اداري و دولتي يکسر در خدمت «رهبر عزيز». اين مرد که به مثابه يک «دوست» به او معرفي مي شود، دوستي پرتوقع، و گاهي مستبد است که مي تواند در عين حال با خويشانش رفتاري ملاحظه کارانه و سخاوتمندانه داشته باشد و بيش از هر چيز عاشق دلدار خوب و عزيزش است و البته خوش خوراکي ست ظريف الطبع.